پس از درگیریهای نظامی میان ایران و اسرائیل، صنعت گردشگری کشور با بحرانی بیسابقه مواجه شده است. در شرایطی که ایران پیش از جنگ، بهعنوان یکی از مقاصد تاریخی و فرهنگی مهم در خاورمیانه شناخته میشد، امروز شاهد کاهش چشمگیر ورود گردشگران خارجی، لغو تورهای بینالمللی و رکود گسترده در بخشهای مرتبط با گردشگری هستیم.
متاسفانه عواملی كه باعث توقف ورود گردشگران شده به شرح ذيل است :
- نا امنی و بیثباتی سیاسی که موجب نگرانی گردشگران شده است.
- تحریمهای جدید بینالمللی و محدودیتهای سفر به ایران
- آسیب به زیرساختهای گردشگری در برخی شهرها
- کاهش اعتماد جهانی به فضای گردشگری کشور
پیامدها و تأثیرات اجتماعی-اقتصادی كه در جنگ ١٢ روزه عايد اين صنعت شده است :
- بیکاری گسترده در میان فعالان صنعت گردشگری از كارمندان دفاتر خدمات مسافرتي گرفته تا راهنمایان و صاحبان هتلها و رستورانها
- از بین رفتن فرصتهای ارزآوری برای کشور در زمانی که اقتصاد ملی با چالشهای فراوان روبروست
- تضعیف تصویر جهانی ایران بهعنوان کشوری با فرهنگ غنی و جاذبههای منحصربهفرد
صنف دفاتر مسافرتي به صورت خاص هر بار كه مرزها و فضاي كشور بسته مي شود نفسش به شماره افتاده و بي صدا ناگهان خاموش مي گردد.
هيچ سازمان و ارگانی در اين موقعيت آژانسها را نمي بيند ، چه وقتي بليطی فروخته مي شود و چه وقتي که پروازی مي پرد و چه وقتي كه يک شبه آسمان كشور خالي از هر پرواز و مرزها بسته مي شود .
ما دفاتر خدمات مسافرتی همانهایی هستيم كه با هر تغيير سياسي ، بحران ، جنگ ، نرخ ارز، تلاطم بازارها ، اولين گروهي هستيم كه بايد به فكر تعديل نيرو و تعطيلي باشيم نمي توانيم زمان مشخصی را برای راه اندازی مجدد تعيين و حتي اسم ما داخل هيچ خبری هم نمي آيد ، هيچ شخص يا مسئولی سئوال نمي كند كه وقتی پروازها كنسل ميشه ، آن كارمندی كه صبح تا شب لبخند ميزند ،بعد از اين چگونه امرار معاش كند .
واقعاً درک اين موضوع خيلی راحت نيست كه صنف گردشگری به يكباره تعطيل و كاملاً خانه نشين شوند.
يا مديران و صاحبان امتياز دفاتر مسافرتی كه كارمندان خود را مثل خانواده خود نگهداری كرده ، چگونه شب ها در سكوت حساب و كتاب مي كند تا بتواند حقوق ، بيمه ، ماليات ، هزينه های برق و آب و گاز و غيره را پرداخت نمايد ، بدون اينكه ورودی پول و فروشی در شركت خود داشته باشد ؟؟؟
ما بلديم زنده بمانيم ، مانند دوران كرونا ، اما شايد طاقت فرساترين بخش اين هست كه هیچ مقام و مسئولی نمي فهمد در اين سكوت چقدر تحمل مي كنيم ، دوستان عزيز و همكاران گرامي ، سفر فقط يك بليط نيست ، يک هتل نبست ، يک تور خوشحال كننده نيست ،سفر برای ما يک شغل هست ، سفر برای ما زندگی است.
و هنگامي كه همه چیز تعطيل ميشه و مرزها بسته ميشه اولين صدایی كه در درون خود خاموش ميشه صنف دفاتر مسافرتی است ، اما با تمام اين تفاسیر ما همچنان هستيم با دفاتری كه چراغشان كم جان تر شده ، با كارمندانی كه دلشون براي صدای مسافرها تنگ شده و با اميدی كه هر بار از لابلای خبرها دنبالش مي گرديم ، كه آيا فضاي كشور به حالت عادی بازگشته و پروازها انجام مي شود ، و آيا ممكن است برنامه ريزي كنيم و مجدد با كنسلی روبرو شويم ؟؟؟
عشق به گردشگري و سفر ، شغلي هست كه انتخابش كرديم ،همون موردی كه ما را همواره سر پا نگه داشته ، و همين عشق تنها دليل دوام ماست ، ما صرفاً شريک خاطرات و لبخندهای سفر مردم نيستيم ، بلكه با دنيایی از استرس و اضطراب و دل نگرانی ها دنبال خلق روزهای خوب برای مردم عزيزمان هستيم .
در بحران هایی كه هيچ مقام و مسئولی ما را نمي بيند و ما را درک نمي كنند ،اين تنها خودمون هستيم كه با استقامت بايد شالوده صنعت را حفظ كنيم و نگذاريم همين يک سو اميدی هم از بين برود ، ما پشت هر بليط فروخته نشده ، هر سفر انجام نشده ، يك رويای زنده نگه داشته شده را نفس ميكشيم ، همه دوران ها به ما آموخت كه هيچ انتظاری نبايد از دستگاههای متولی داشته باشيم و بايد تنها از اين مشكلات به خودی خود عبور نمائيم.
فقط از دولت عزيز و همچنين كميسيون محترم اصل ٩٠ مجلس شورای اسلامی و از وزارت ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايع دستی تقاضا داريم با درايت هر چه بيشتر در این شرایط، بازنگری در سیاستهای گردشگری، سرمایهگذاری در امنیت داخلی، بهبود روابط بینالمللی و ارائه تصویری مثبت از ایران در رسانههای جهانی داشته تا گامی مؤثر در بازسازی این صنعت کلیدی برداشته شود .
قطعاً و هميشه بر اين باور هستيم كه صنعت گردشگری همواره ميتواند از صنعت نفت در اين كشور ارز آوری بهتری داشته باشد.
به اميد روزهاي خوب در صنعت گردشگری كشور عزيزمان ایران
با احترام
فرهاد دوائی
دبير انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرتی و جهانگردی خراسان رضوی